معنی از سبزیجات کوهی

حل جدول

لغت نامه دهخدا

سبزیجات

سبزیجات. [س َ] (اِ مرکب) ج ِ سبزی. انواع سبزیهای خوردنی.


کوهی

کوهی. (ص نسبی) منسوب به کوه. (ناظم الاطباء). منسوب به کوه. جبلی. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا) (فرهنگ فارسی معین). مقابل دشتی: بادام کوهی. بزکوهی. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
برادرکه بُد مر تو را سی وهشت
پلنگان کوهی و شیران دشت.
فردوسی.
ز برگ گیاهان کوهی خورَد
چو ما را به مردم همی نشمرد.
فردوسی.
گر شیرخواره لاله ٔ سرخ است پس چرا
چون شیرخواره بلبل کوهی زند صفیر.
منوچهری.
و به نوبنجان نخجیر کوهی باشد بیش از اندازه. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 147). || مردمی را نیز گویند که در کوهستان می باشند. (برهان) (آنندراج). مردم کوهستانی. (ناظم الاطباء). مردمی که در کوهستان زندگی کنند. (فرهنگ فارسی معین): کوفج مردمانیند بر کوه کوفج و کوهیانند و ایشان هفت گروهند. (حدود العالم). و هم در این سال اسفهسالار محمدبن دشمن زار را علاءالدوله لقب نهادند پسر کاکو ابوالعباس دشمن زار خال سیده و ایشان کوهی بودند. (مجمل التواریخ و القصص ص 402). || (اِ) آلوی کوهی را گویند، و به عربی زعرورخوانند. (برهان) (آنندراج). زعرور و کوهیج. (ناظم الاطباء). این درخت را که زالزالک هم می نامند در جنوب خراسان هنوز هم به صورت گُهِج تلفظ می کنند. و رجوع به کوهیج شود. || قوهی، و آن نام پارچه و جامه ای است. (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).


میش کوهی

میش کوهی. [ش ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) غُرم. (لغت فرس اسدی) (یادداشت مؤلف): گوشت بز کوهی و میش کوهی بدو [به گوشت گاو کوهی] نزدیک باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی).

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

سبزیجات

سبزی ها

کلمات بیگانه به فارسی

سبزیجات

سبزی ها

فرهنگ فارسی هوشیار

سبزیجات

(اسم) جمع (غلط) سبزی انواع سبزی خوردنی که به عنوان چاشنی با خوراک خورند.


در کوهی

مهایک کوهی


کوهی

مقابل دشتی، جبلی، منسوب به کوه

مترادف و متضاد زبان فارسی

سبزیجات

انواع سبزی‌های‌خوردنی، (تربچه، تره، گشنیز، جعفری، مرزه، شاهی، ریحان، نعناع، پیازچه، ترخون و)

فارسی به عربی

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

آشپزی

فیلوی سبزیجات

فیلوی سبزیجات
خمیر فیلو مقدار لازم .  سویا 1/2 لیوان .  هویج 3 عدد .  پیازچه 3 عدد .  سیر 3 حبه
جعفری خرد شده 3 قاشق غذاخوری .  سس سویا 1 قاشق غذاخوری .  نمک و فلفل مقدار لازم
طرز تهیه: سویا را 30 دقیقه در مقداری اب یا شیر خیس دهید و پس از این مدت زمان سویا را آبکشی کنید و با فشار دست آب اضافی ان را بگیرید سپس سویا و سیرهای رنده شده را داخل روغن تفت دهید تا سویا سرخ شود.
جعفری، پیازچه و هویج رنده شده (رنده کنید یا رشته ای خرد نمایید) را نیز اضافه کنید و تفت دهید تا سبزیجات نرم شوند، در انتها نیز سس سویا و نمک و فلفل را اضافه کنید و از روی حرارت بردارید.
پس از اینکه مایه سبزیجات خنک شد میتوانید ان را داخل خمیر فیلو بپیچید.

خمیر فیلو را باز کنید و به اندازه 1 قاشق غذاخوری از مایه سبزیجات در گوشه بالایی خمیر قرار دهید سپس از همان گوشه خمیر را رول کنید.
پس از اینکه خمیر را رول کردید از گوشه ها به سمت مرکز تا بزنید و مجدد رول کنید (باید مایه سبزیجات کاملا داخل خمیر پنهان شود)، در انتها نیز با کمی اب انتهای خمیر را به هم بچسبانید.

تمام خمیرهای فیلو را به همین صورت بپیچید و داخل سینی قرار دهید تا زمانی که میخواهید سرخ کنید.
داخل ماهیتابه روغن فراوان بریزید سپس به نوبت خمیرهای فیلو را داخل روغن داغ بیندازید تا سرخ شوند.

باید روغن به اندازه ای باشد که خمیرهای فیلو در روغن شناور باشند، در مدت زمانی که خمیرها سرخ میشوند با قاشق در جهت های مختلف برگردانید تا تمام سطح خمیرها یکدست سرخ و برشته شود.
پس از اینکه خمیرها سرخ شدند روی توری یا دستمال کاغذی قرار دهید تا روغن اضافی اش برود سپس بهمراه سس تند سرو کنید.
نکته ها: میتوانید بجای پیازچه از پیاز و بجای سس سویا از رب گوجه فرنگی نیز استفاده کنید، همچنین میتوانید مواد داخل فیلوی سبزیجات را بنابر سلیقه شخصی تغییر دهید، بجای خمیر فیلو از خمیرهای دیگر یا نان لواش هم میتوانید استفاده کنید.

گویش مازندرانی

کوهی میچکا

گنجشک کوهی

معادل ابجد

از سبزیجات کوهی

532

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری